دیکشنری Collins English Dictionary واژه گجت را اینگونه معنی کرده :
۱- ابزار یا وسیله کوچک مکانیکی.
۲- هر وسیله ای که بیشتر از اینکه از لحاظ کارایی جلب نظر کند توجه ها را به سمت نبوغ و ابتکار به کار برده شده در خود سوق می دهد.
در واقع گجتها وسیله هایی ابتکاری، خلاقانه و جدید هستند و از فناوری های نو بهره می برند. آنها گاهی می توانند بسیار گرانقیمت باشند. کار با آنها لذت بخش است و خیلی جالب به نظر می رسد. گجتها می توانند کارهای مختلف را برای ما آسانتر کنند. نکته مهم در به کار بردن این واژه تازه و جدید بودن وسیله ای است که گجت نام می گیرد، برای مثال تلفنهای هوشمند در زمان ارائه به عنوان یک گجت بسیار کاربردی شناخته می شدند ولی شاید بهتر باشد که دیگر برای معرفی آنها از واژه گجت استفاده نکنیم.
گجتها می توانند کارهای مختلف را برای ما آسانتر کنند
کاراگاه گجت
مطمئنا واژه گجت بی اختیار خیلی از ما را به یاد شخصیت کارتونی کاراگاه گجت می اندازد، حالا که معنی کلمه گجت را با هم مرور کردیم می توانیم متوجه شویم که چرا اسم کاراگاه گجت برای این شخصیت انتخاب شده بود : ابزارهایی که کاراگاه همیشه همراه داشت و از آنها استفاده می کرد.
تاریخچه کلمه گجت :
در مورد اینکه واژه گجت از کجا پیدا شده روایتهای مختلفی وجود دارد. به عقیده ای کلمه گجت تغییر یافته کلمه فرانسوی “gâchette” به معنی قطعه ای از ماشین است. داستان دیگری اختراع کلمه گجت را به Gaget شرکت سازنده مجسمه آزادی نسبت می دهد، زمانی که آنها مدل کوچکی از مجسمه را درست کردند و به بازار عرضه کردند. همینطور گفته میشود دریانوردان قرن نوزدهم هم جزو اولین کسانی بودند که این کلمه را به کار می بردند، آنها هرچیزی را که اسمش را فراموش می کردند گجت صدا می زدند!